چگونگی تشکیل اتحادیه سراسری
سوئد کشور تشکلات و سازمانها است. گروهی که تشکل ندارد راه به جايی نمیبرد.
تشکلات سراسری در سوئد از يک سری حقوق اجتماعی برخوردار میباشند و وظايف خاصی را در دستور کار خود دارند. انجمن سراسری مستـأجرين، انجمن سراسری بازنشستگان، انجمن سراسری زنان، انجمن سراسری هنرمندان تأتر،… هر کدام به يک گروه خاصی از مردم اختصاص دارند و در پی احقاق حقوق و آرمان خود هستند.
اقليتهای مقيم سوئد نيز از اين قاعده مستثنی نيستند و بسياری از آنان توانستهاند به ايجاد انجمن واحد و سراسری خود اقدام نمايند. بهعنوان نمونه ايتاليايیها، يونانیها، فنلاندیها، ترکها، کردها، يوگسلاوها، اريترهایها…
پيش از بوجود آمدن جمهوری اسلامی، ايرانيان مقيم سوئد را بيشتر دانشجويان تشکيل میدادند که در شهرهای بزرگ سوئد انجمن دانشجويی داشتند و عمدتاً ” عضو کنفدراسيون جهانی محصلين و دانشجويان ايرانی” بودند. پس از بوجود آمدن جمهوری اسلامی، سيل مهاجرت ايرانيان به سوئد آغاز شد که ديگر تنها دانشجو نبودند و بر مبنای تمايلات خود در انجمنهای پراکنده و متضادی گرد آمدند که در عرصههای گوناگون سياست، فرهنگ، هنر و ورزش … فعاليت میکردند. اين انجمنها به دليل اختلافات مذهبی، سياسی و … نه تنها از نزديکی بههم پرهيز میکردند، بلکه گاه به مقابله با هم نيز میپرداختند و رقابتی ناسالم را دامن میزدند.
در اواخر سال ۱۹۹۰ جلسهای در استکهلم تشکيل شد که هدف آن تدارک يک برنامه تلويزيونی به زبان فارسی برای ايرانيان مقيم سوئد بود. در اين جلسه مسئولين چند راديوی محلی فارسی زبان، مسئول برنامه تلويزيونی مينياتور، و چند تن از ايرانيان قديمی سوئد شرکت داشتند. ضمن بحث، عدّهای بر اين باور بودند که چون در بين ايرانيان تشتت و چند دستگی زياد است، و ايرانيان از يک تشکل واحد و سراسری در مقابل مقامات سوئد برخوردار نيستند، امکان دستيابی به يک برنامه تلويزيونی همگانی بسيار ضعيف است و چه بهتر که کوششی برای جمع کردن ساير گروهها به عمل آيد و در صورت توافق ابتدا گامهای ايجاد يک تشکل سراسری برداشته شود. اين نظر مورد توافق جمع قرار گرفت.
به اصغر نصرتی که يکی از شرکتکنندگان در جلسه بود مسئوليت داده شد تا با ساير نهادها، انجمنها و مؤسسات ايرانی گفتگو کند و در صورت تمايل آنان به همکاری، آنان به جلسه گستردهتری فراخوانده شوند. تماس با گروهای ايرانی و تبادلنظر با آنان چند ماهی طول کشيد. با وجودی که هدف بسيار پسنديده و عالی ارزيابی شده بود، ترديدها و دشمنیها، مانع اصلی توافق بود. از طرف ديگر بوجود آمدن يک تشکل واحد و سراسری که به گونهای نمايندگی ايرانيان سراسر سوئد را داشته باشد، با منافع اجتماعی پارهای از عناصر و گروهها که خود را سراسری میدانستند همخوانی نداشت. به همين دليل عدهای از همان گام نخست اين کار را امکانناپذير میدانستند و میگفتند مگر میشود از شمال تا جنوب سوئد، همه ايرانيان را با همه تفاوتهای موجود، زير يک تشکل چتر گونه جمع نمود؟!
با وجود همه موانع، سرانجام نتيجه گفتگوهای چند ماهه رضايتبخش بود و اکثر گروهها، بهخاطر اهمّيت مسئله، توافق کردند که در جلسه مشترکی جمع شوند و تصميم واحدی اتخاذ نمایند. در ۱۴ فوريه ۱۹۹۱ نمايندگان ۳۷ گروه ايرانی از استکهلم، شامل انجمنهای فرهنگی، ورزشی، هنری، سياسی، زنان، جوانان، راديوهای محلی و بنگاههای انتشاراتی که در مجموع ۷۰ نفر میشدند، در محل انجمن خانه ايران جمع شدند. پس از چند ساعت تبادل نظر، توافق شد برای تدارک اتحاديه سراسری، کميتهای انتخاب شود که کار را دنبال نمايد.